کارشناس علوم تربیتی: شخصیت ابرقهرمانهای دختر در انیمیشنها منجر به بلوغ زودرس میشود
تاریخ انتشار: ۲۴ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۵۷۶۴۰۰
گروه خانواده؛ نعیمه موحد: انتخاب محصول فراغتی و فرهنگی مناسب، مسئولیتی که این روزها به وظائف دیگر والدین اضافه شده است. والدین آگاه هم به لزوم تماشای کارتون و انیمیشن برای کودکان خود واقف هستند، و هم میدانند هر محصولی از این دست را باید قبل از تماشا توسط فرزندان بشناسند و با وجوه مثبت و منفی آن آشنا بشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بررسی انیمیشنها از لحاظ محتوای کلامی و بصری اولین قدم است. اما واقعیت این است که انیمیشنها معمولا لایههای پنهان و آثاری در این در لایهها از جهت تربیتی دارند که برای آگاهی از آن باید مهارت و دانشی اضافهتر کسب کرد.
در این گفتگو، فاطمه مقیمخان کارشناس علوم تربیتی و متخصص حوزه انیمیشن با محوریت یکی از انیمیشنهای دخترانه و پرمخاطب سالهای اخیر این حوزه، تاثیر بازنمایی ابرقهرمانهای دختر انیمیشنها بر روی دختران به خصوص در سنین بلوغ را بررسی کرده است.
موضوع ابرقهرمان در انیمیشنها و تاثیر آن کودک از موضوعاتی است که خوب است اهمیت آن برای والدینی که دغدغه انتخاب محصول نمایشی مناسب را برای فرزندان خود دارند، مشخص بشود.
ابرقهرمان به چه معناست و این شخصیتها از چه زمانی به انیمیشنهای مطرح وارد شدند؟
ابرقهرمانها شخصیتهای قهرمانی در انیمیشن یا فیلمها هستند که نیروی خارقالعاده و فوقبشری دارند. ابرقهرمان از این نیروی خود برای نجات دنیا و کمک به مردم استفاده میکند. در سالهای اخیر موج انیمیشنهای ابرقهرمانی شدت بیشتری گرفته است. در دهه هشتاد شمسی انیمیشنهایی با موضوع ابرقهرمانی اکثرا دارای شخصیتهای اصلی پسر و مرد بودند. این نوع درگیری، مواجهه ما با نیمی از جمعیت یعنی دختران را با موضوع ابرقهرمان کاهش میداد. عمدتا اگر برای دخترها شخصیت قهرمانی در انیمیشنها بازنمایی میشد و به عنوان الگو معرفی میشد شخصیتهایی مثل باربی و یا پرنسسهای دیزنی بودند. در مقابل مردعنکبوتی، سوپرمن، بتمن و حتی بنتن همگی پسر بودند. اینها شخصیتهای فعال، اثرگذار و پیشبرنده بودند درحالی که شخصیتهای دختر فعال اجتماعی نبودند و بازنمایی آنها درباره نیازهای عاطفی خودشان بود. شخصیتهایی مهربان، خوش قلب و زیبا که ویژگیهای ظاهری و پوشش زنانه خاصی هم داشتند و همیشه منتظر مردی بودند که بیاید و او را خوشبخت کند.
به نظر نمیآید توجه به این ویژگیهای ظاهری زنانه در انیمیشنهای اخیر و حتی در آنهایی که شخصیت اصلی دختر است تفاوتی کرده باشد.
تفاوت این انیمیشنها با دستهای که در سالهای اخیر تولید شده است این است که ابرقهرمان دیگر هردوجنس را دربر میگیرد. یکی از انیمیشنهای بسیار معروفی که بین کودکان دبستانی طرفدار زیادی دارد انیمیشن «دختر کفشدوزکی» است که به اسم «ماجراجویی در پاریس» هم شناخته میشود. قسمتهای مختلف این انیمیشن چندسالی است که ساخته میشود و هر اکران آن با استقبال زیادی روبهرو میشود. دختر کفشدوزکی یک ابرقهرمان زن است. با این حال نکته قابل توجه درباره آن این است که همانطور که گفتید، به لحاظ بصری و ویژگیهای اخلاقی تفاوتی با پرنسسهای دیزنی و باربی ندارد. تنها تفاوتی که دارد این است که این دختر نوجوان برای نجات دنیا از جلد دختربچه مدرسهای خارج و تبدیل به ابرقهرمان میشود. حتی در جنجگو بودن و مبارزه کردن هم کلیشههای جنسیتی دخترانه را دارد. این شخصیت با تمام این ویژگیها باز هم در انتظار این است که پسر کفشدوزکی به او ابراز علاقه کند و با هم رابطه عاطفی برقرار کنند. یعنی تمام این ویژگیها مشابه انیمیشنهای قدیمی است؛ اما شخصیت دختر علاوه بر کلیشههای جنسیتی، مبارز، جنجگو و ناجی دنیا هم هست.
به نظر شما چرا انیمیشنها به این سمت رفتند که قهرمان یا ابرقهرمان دختر هم به عنوان شخصیت اصلی تولید کنند؟
به نظر میرسد علت پیدا شدن شخصیتهایی مثل دختر کفشدوزکی در انیمیشنها تاثیرگذاری جنبشهای فمینیستی نسبت به بازنمایی شخصیت زنان و دختران در رسانه مثل اعتراض به عروسکهای باربی باشد. زمانی که اندام، رنگ پوست و مو و اقلام همراه عروسک آمریکایی باربی اعتراضهای زیادی در حد جنبشهای زنانه و طرفدار حقوق کودکان شد. خانوادههای زیادی معتقد بودند باربی به دختران آنها یاد میدهد که فقط وقتی کمر باریکی چند اینچی و موی بلوند دارند و همیشه در حال استفاده از لوازم آرایش و انتخاب لباسهای متفاوت هستند، زیبا هستند.
حالا در ظاهر کاراکترهایی طراحی شده که اندکی دغدغه اجتماعی دارد. شاید به صورت واضح دنبال ست کردن لباس و آرایش نباشند اما در ظاهر تفاوتی با باربی ندارند. قالب شخصیت ابرقهرمانهایی از این دست، هنوز زن و دختری است که حتی در اندام هم کلیشههای مانکنی دارد و دنبال ارتباط با جنس مخالف است.این انیمیشن کاملا کودکانه ساخته شده است. شخصیت انیمیشن در سنین نوجوانی است اما مخاطب آن سنین دبستان است و آن هم اوایل دبستان. باید گفت به لحاظ کیفیت داستان و اتفاقات روایی که میافتد داستان حتی مناسب سنین اوایل دبستان است.
حالا که بازنمایی شخصیتها در انیمیشنهایی از جنس دختر کفشدوزکی پیچیدهتر از گذشته شده است، تاثیر این دست شخصیتها بر روی دختران خردسال و نوجوان چگونه است؟
به نظر من تاثیرگذاری این دست انیمیشنها از باربی و پرنسسهای دیزنی عمیقتر است. از دلایل مخرب بودن این تاثیر این است که در آثاری مثل دختر کفشدوزکی همانطور که گفتم مخاطب کودک است اما شخصت اصلی نوجوان است. این تصویر برای کودکان دبستانی ترسیم آینده آنها در نوجوانی است. آیندهای که در آن به عنوان یک دختر حتی فعال و مبارز باید بدن بینقص و جذابی داشته باشند و درگیر روابط عاطفی با جنس مخالف باشند. یعنی وقتی ابرقهرمان و شخصیت محبوب آنها در کودکی این تصویر باشد، پس در بزرگسالی به سمت رسیدن به آن حرکت میکنند.
حتی در انیمیشنهای دوران قبل مثل سفیدبرفی، زیبای خفته و سیندرلا که زنان و دختران منفعل و فقط به دنبال خواستههای خودشان به تصویر کشیده میشدند، این شخصیتها در سن نوجوانی نبودند و شخصیت بالغ و بزرگسال بودند. مخاطب این انیمیشنها کودکانی بودند که سیندرلا و سفیدبرفی را برای آینده دور خود ترسیم میکردند. اما در سبک انیمیشنهای ابرقهرمانی این دوره، بازنمایی شخصیت فقط چندسال با مخاطب فاصله دارد و به این ترتیب ذهن مخاطب اینطور شکل میگیرد که بلافاصله بعد از پایان دوران دبستان باید به دختری شبیه دختر کفشدوزکی در اخلاق و رفتار و تفکر تبدیل بشود.
این انیمیشن وقتی در فرهنگی مثل فرهنگ جامعه ما که مدارس مختلط نیست و نوع پوشش دختران هم با فرهنگ غربی متفاوت است به همین شدت تاثیرگذار خواهد بود؟
تاثیرگذاری خواهد بود چون سازنده انیمیشن و کسانی که میتوانند از محبوبیت آن بازار خود را گرم کنند، فقط به نمایش آن بسنده نخواهند کرد. جدای از طرح دختر کفشدوزکی بر روی لوازمالتحریر و پوشاک، این روزها طرحهای انیمیشنهای موفق برای لوازم تولد هم تولید میشوند و حتی لباس مبدل آنها هم وجود دارد. حالا درباره همین انیمیشن دختر کفشدوزکی، لباس مبدل آن یک لباس براق، جذب و قرمز رنگ است و صرفا برای برجسته کردن جذابیتهای جنسی تولید شده است. در مقابل شخصیت پسر همین انیمیشن یک لباس مشکی و ساده میپوشد. ما در اینجا نمادشناسی نمیکنیم بلکه از تاثیر جانبی روی آوردن بچهها به این دست انیمیشنها و تاثیری که حتی در ناخودآگاه آنها در سنین منتهی به بلوغ میگذارد صحبت میکنیم.
بسیاری از کودکان این روزها به دلایل مختلف در معرض بلوغ زودرس هستند. حالا ما انیمیشنی کودکانه را در اختیار او قرار میدهیم که از قضا شخصیت دختر تاثیرگذاری دارد اما به همان اندازه بر جذابیتهای جنسیاش حتی در نوع لباس پوشیدن هم تاکید میشود. آیا والدین این نگرانی را دارند و آیا مربیها و معلمین در مدارس از این تاثیرگذاری آگاه هستند؟ اینها سوالاتی است که باید به آن پاسخ داد.
در انیمیشنهای دوره قبل با وجود کلیشههای جنسیتی، ابزار مبدل این شخصیتها در اختیار بچهها نبود. مفاهیم جنسیتی هم نهفته و در حد تلاش برای به دست آوردن دل پسر پادشاه بود. اما در انیمیشنهای این دوره بسیار راحت نشان داده میشود که همه دختران در مدرسه با یک پسر ارتباط دارند. همه آنها لباس و آرایش مد روز دارند و اندامشان بی نقص و کامل است. حتی گاهی یک شخصیت پسر که فقط ویژگی خوشتیپی دارد محور قرار میگیرد و همه این دختران تلاش میکنند تا دل او را به دست بیاورند و حتی در این راه روابط دوستی خود را با هم به هم بزنند. همه اینها تشدیدکننده بلوغ زودرس و جامعه هدف آن کودکان سنین دبستان است.
انتهای پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: انیمیشن کودکان دختران ابرقهرمان بلوغ زودرس کارتون انیمیشن ها ابرقهرمان ها شخصیت ها ویژگی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۵۷۶۴۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۳ عامل مهم در شکلگیری شخصیت محمدرضا سنگری
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، حجتالاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی در آیین نکوداشت ادیب دزفول دکتر محمدرضا سنگری که شامگاه پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ماه در حسینیه ثارالله دزفول برگزار شد، ضمن تبریک هفته معلم گفت: خدا را شاکرم که این نشست حکمت بنیاد برگزار شد تا از اندیشمندی متفکر، ادیبی متخلق، فرزند دیار مقاومت؛ دکتر محمدرضا سنگری تکریم کنیم تا با این تکریم، یک حرکت تمدنی داشته باشیم. باید بگویم شاید بیش از یک سال از ایشان خواهش میشد که این مجلس تکریم را بپذیرند و ایشان نمیپذیرفت. عرض کردم این تکریم فقط تکریم شما نیست، تکریم علم و ادب است. از کارهای تمدنی است که نسل جوان و نوجوان از آن درس میگیرند.
وی اظهار کرد: همه شما آقای دکتر سنگری را میشناسید و از وعظ و منبر ایشان بهره میبرید. بیش از نیم قرن در ترویج معارف اسلامی و عاشورایی تلاش میکند. مداحان و ذاکران کشور بهویژه استان خوزستان از اشعار و آثار ادبی ایشان بهره بردهاند. اهل جبهه و جنگ بود. فرماندهان و رزمندگان از دانش او درس میگرفتند. یک شخصیت فعال فرهنگی از قبل از انقلاب بود. با گروه منصورون ارتباط داشت، بهویژه با شهید حجتالاسلام سبحانی که تأثیری خاصی بر شخصیت ایشان گذاشت.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: معلم و مدرس آموزش و پرورش و دانشگاههای مختلف بوده و هست. مؤلف کتب درسی زبان و ادبیات فارسی، فعال مطبوعاتی و مؤلف دهها کتاب و عاشوراپژوهی و تبیینگر ادبیات انقلاب و ادبیات پایداری و در رأس همه اینا ولایتمداری است.
استاد خسروپناه گفت: گوشهای از دستاوردهای این عالم را عرض کردم، اما سؤال مهم اینجا مطرح است که چه اتفاقی میافتد که استاد سنگری شکل میگیرد؟ بی تردید عواملی نقش دارد. سه عامل مهم را نام میبرم که در ساخت هویت و شخصیت دکتر سنگری مؤثر بوده و میتوانند برای ما نیز نقشآفرین باشند.
وی ادامه داد: عامل اول تربیت خانوادگی است. انسانی که بر سر سفره پدر و مادری متدین که رعایت حلال و حرام کنند و با عالمان زمانه خود ارتباط داشته باشد، این چنین پرورش مییابد. استاد سنگری فرزند استاد حاج غلامحسین سنگری است که افتخار داشتم دو، سه سالی در معیت ایشان از محضر آیتالله مدرسیان در مدرسه آیتالله معزی بهره ببریم. مرحوم حاج غلامحسین سنگری که عمر بابرکت داشت، انسانی خلیق، معلمی دلسوز و متشرع بود. پدر و مادری اینگونه فرزندی مانند دکتر سنگری تربیت میکنند. تربیت خانوادگی اصل و اساس است. این خیلی مهم است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: عامل دوم، تعالی مسجدی است. آقای دکتر سنگری در مسجد رشد کرد. هم خود در مسجد رشد کرد و هم تعالی بخش اهل مسجد بود. مسجد را فراموش نکنید. بچههای خود را به مسجد رفتن تشویق کنیم. جلسات قرائت قرآن را که امتیاز ویژه شهرستان دزفول است، قدر بدانیم.
استاد خسروپناه گفت: عامل سوم فضیلتیافتگی در ساحت اخلاق و ادب است. این عنوان «ادیب دزفول» که برای این برنامه انتخاب شده، معمولاً در ذهن ما شخص شاعر و ادیب به معنی خوش سخن را میآورد. اما ادب، یک مفهوم بسیار متعالی است. اگر درست فهمیده باشم فرق ادب و اخلاق این است که اخلاق، ملکات فضیلتمحور درونی است. کسی که ملکه ویژگیهای مثبت و فضایل را داشته باشد، انسان متخلقی است، اما انسانی که این فضیت درونی را در ظاهر هم بروز میدهد؛ نه فقط خوش سخن باشد، خوش خلق هم باشد، حرمت دیگران را حفظ کند، نسبت به دیگران خوش نیت باشد، در این صورت انسان با ادبی است.
وی گفت: ادب یک رزق متعالی و نعمت الهی است. اگر کسی آن را نداشته باشد محروم است. به فرموده امیرالمؤمنین (ع) ادب، کمال انسان است. خداوند سبحان وقتی انبیا را معرفی میکند از آنها به ادب یاد میکند. معصوم میفرماید دوست دارم شعیان ما انسانهای عاقل، فهیم، فقیه، حلیم و ادیب، اهل مدارا، صبر و صدق باشند. ویژگی دکتر سنگری این است که این ادب هم در خوش کلامی او نمایان است و هم در خوش رفتاری او. این زاییده اخلاق است. ادب زاییده اخلاق است.
دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: آقای دکتر سنگری بیش از ۵۰ جلد کتاب نوشته است، کتابی به اسم «آیینهدارن آفتاب» دارد که زیستنامه اصحاب امام حسین (ع) است. آقای دکتر سنگری در این کتاب روی چه ویژگیهایی از اصحاب امام دست گذاشته است؟ معرفت و فهم عمیق، آزادگی، تولی و تبری، صبوری، شجاعت و دلاوری، ایثار و پاکباری، شیفتگی به عبادت، غیرتمندی و صلابت، عزت و نفوذ ناپذیری، موقعیتشناسی و روشنگری. چرا آقای سنگری این مفاهیم را از اصحاب کشف میکند؟ عمده این ویژگیها فضایل است. چون این شخصیت، با عمق وجود دریافته اگر انسان فضیلت اخلاقی داشته باشد، یار امام میشود. در مقابل «آیینهشکنان» که نام کتاب دیگر او است، پژوهش تاریخی درباره شخصیتهایی است که مقابل امام حسین (ع) ایستادند. ویژگی اینها چیست؟ طمع، حرص، حرامخواری، رشوهگیری، جهل، حسادت، کینهتوزی، سنگدلی، خود بزرگبینی. همه اینها رذیلت است. یعنی ایشان در آثار عاشوراپژوهی خود به یک پیام اساسی اشاره دارد. آن پیام کلیدی این است فضایل اخلاقی، انسان را یار امام میکند و رذایل اخلاقی انسان را بار امام میکند.
انتهای پیام/